خرید و فروش و رهن و اجاره



حادثه در متروی اصفهان سبب توقف فعالیت بخشی از خط یک مترو شد.

 مدیرعامل سازمان قطارشهری اصفهان با اشاره به حادثه امروز صبح در ایستگاه مترو کوی امام به سمت دروازه شیراز (برخورد میله فی با کابین راننده) گفت: خوشبختانه این حادثه ضرر جانی نداشته و بلافاصله پس از حادثه، کارشناسان ایمنی قطار شهری به محل اعزام شدند.

محمدرضا بنکدار ادامه داد: این ایستگاه در مرحله رفع نواقص بوده و تلاش برای بازگرداندن قطار به خط در حال انجام است.

وی همچنین با بیان اینکه خوشبختانه این حادثه خسارت جانی در پی نداشت، گفت: خوشبختانه حادثه امر‌وز به جز آسیب جزئی به قطار، آسیب دیگری نداشت و نیروهای ایمنی سازمان قطارشهری بعد از وقوع حادثه به سرعت در محل حاضر شدند و‌ هم‌اکنون همه چیز تحت کنترل است.

مدیرعامل سازمان قطارشهری اصفهان افزود: خسارت مالی وارد شده به قطار، قابل جبران است. تلاش می‌کنیم به سرعت خسارت وارد شده را اصلاح کرده و قطار را مجدد در خط مورد استفاده قرار دهیم.

همچنین علیرضا فاتحی مدیرعامل متروی منطقه اصفهان در این باره گفت: به علت این حادثه، تا اطلاع ثانوی، حرکت در مسیر ایستگاه آزادی به سمت صفه برقرار نیست اما سایر مسیر خط یک مشکلی برای تردد قطار شهری ندارد.

وی ادامه داد: علت این حادثه در دست بررسی است.


عزمش را جزم کرده تا با غول بی شاخ و دم اعتیاد سرشاخ شود و آن را از صحنه زندگی اش بیرون کند. مواد، همه چیزش از جمله شغل، اعتبار، زن و فرزندش را از او گرفت و راهی خرابه ها شد. روزگاری به واسطه شغل دولتی اش سری در میان سرها درآورده بود اما آن را با وسوسه مواد عوض کرد و به جاده خاکی زد.

به گزارش رکنا، بعد از سال ها غوطه ور شدن در دود حالا به خاطر اشک های فرزندش کمر همت بسته تا دوباره زندگی اش را از نو بسازد. مرد غم زده که گرد سپیدی بر موهایش نشسته و بغض غلیظی گلویش را گرفته است درباره زندگی به تاراج رفته اش می گوید: قبل از ازدواج سر به راه بودم و به دنبال رفیق بازی نبودم اما نوار خوشبختی زندگی ام زمانی پاره شد که سراغ دود رفتم.

کارمند یک نهاد دولتی بودم، دستم به دهنم می رسید و پیش خانواده و فامیل اعتبار داشتم اما با وسوسه مواد مخدر، همه را به باد فنا دادم. بعد از ازدواج دچار یک بیماری شدم که همین ماجرا باعث شد بر مصرف مواد بیفزایم و خاکسترنشین شوم. سر کار مدام در حال چرت زدن بودم و توانم روز به روز کمتر می شد تا این که روسایم از دستم خسته شدند، پرونده ام را زیر بغل ام زدند و مرا اخراج کردند.

بعد از اخراج از محل کارم به دنبال تعمیر خودرو رفتم اما مواد ذهنم را تسخیر کرده بود و زندگی ام را مدام به سوی تاریکی و تباهی سوق می داد. چندین سال در تعمیرگاه کج دار و مریز کار کردم و مشتریانم را به خاطر وقت کشی های زیاد راندم و دیگر کسی حاضر نبود حتی خودرویش را به طور رایگان تعمیر کنم. همسرم دل خوشی از من نداشت و در مدت زندگی مشترک مان سرش تنها به تر و خشک کردن فرزندمان گرم و یک چشم اش اشک و چشم دیگرش خون بود. کاری از دستش بر نمی آمد و مدام برای مصرف مواد نق می زد اما انگار با دیوار صحبت می کرد و گوش شنوایی برای دلسوزی هایش نبود. به ناچار تعمیرگاهم را بعد از چند سال جمع کردم و سراغ مسافرکشی رفتم. چون ماشین نداشتم برای یک نفر کار می کردم.بیماری قدیمی و کمردردم به خاطر رانندگی عود کرد و قرص و دارو جواب نمی داد برای همین مصرف مواد را افزایش دادم و سر این قضیه دچار مشکلات مالی شدم. مدتی به خاطر تهدید همسرم به جدایی، اعتیادم را کنار گذاشتم اما وسوسه مواد و از طرفی کمردرد امانم را بریده بود و دوباره پایم لغزید و سراغ مصرف مواد رفتم. خانواده ام وقتی متوجه موضوع شدند روی سرم ریختند و آتش جنگ و جدل بین مان دوباره زبانه کشید. به همسرم قول دادم دست از بیراهه رفتن بردارم و از او خواستم خرج زندگی مان را با کار کردن در بوتیک بدهد تا زندگی مان از هم نپاشد اما فایده ای نداشت.

همسرم به من اولتیماتوم داد اگر اعتیادم را ترک نکنم مرا ترک خواهد کرد اما مواد دوست و همدمم شده بود و توان مقابله با آن را نداشتم. همسرم بالاخره بعد از چندین سال جنگ نابرابر با دود و دم من تسلیم شد و عطای زندگی با من را به لقایش بخشید و دست تنها فرزندم را گرفت و پی زندگی اش رفت. بعد از ترک همسرم روزگارم تیره و تار شد و شب ها گاهی اوقات مثل یک نوزاد به حال خودم گریه می کردم و حتی به فکر خودکشی هم می افتادم تا خودم را از این زندگی نکبت بار که برای خودم درست کرده بودم، رها کنم.

به خاطر اعتیاد، شغل، اعتبار، عمر، جوانی و از همه مهم تر زندگی و همسرم را از دست دادم و خاکستر نشین شدم. کار به جایی رسیده بود که من که زمانی اگر یک ساعت از پخت نان تنوری می گذشت آن را نمی خوردم، نان کپک زده و خشک را که حتی شاید موش و گربه آن را نمی خوردند مصرف می کردم تا از فرط گرسنگی و خماری داخل کوچه و خیابان نیفتم. همه از من قطع امید کردند و خودم هم از خودم ناامید شدم و مثل یک جنازه متحرک مدام به دنبال بوی مواد از این خرابه به آن خرابه می رفتم. این ماجرا ادامه داشت تا این که روزی که یک گونی ضایعات پشت ام بود با پسرم چشم در چشم شدم و برای مدتی نگاه مان در هم قفل شد و خشک مان زد. بی اختیار اشک از چشمان هر دوی مان سرازیر شد و بدون گفتن کلمه ای انگار خیلی چیزها به هم گفتیم و بعد از آن پسرم سریع با بغض محل را ترک کرد. بعد از این اتفاق برای یک لحظه انگار زله ای در درونم رخ داد و زیر و رو شدم و به خودم آمدم .

این برایم تلنگری شد که چرا باید یک پدر به جای این که حامی فرزندش باشد مایه شرمساری او نزد دوست و فامیل می شود؟ گونی ضایعات را داخل خیابان انداختم و با خودم عهد بستم که به کمپ بیایم و اعتیادم را ترک کنم و تا زمانی که لبخند روی لبان فرزندم ننشانم از آن جا بیرون نیایم. حالا روزها را در کمپ به امید پاکی و دیدار مجدد فرزندم سپری می کنم و با غول دود و دم سرشاخ شده ام تا آن را به زانو درآورم و سربلند از زمین مبارزه بیرون بیایم. 



کامران فدایی بازیکن فریدون‌کناری فوتبال کشور در ۳۵ سالگی درگذشت.

این بازیکن، با سابقه در تیم‌های جوانان پرسپولیس، امیدهای پاس، بزرگسالان شیرین‌فراز کرمانشاه، گل‌گهر سیرجان و نساجی قائم‌شهر، بعدازظهر امروز در بیمارستان رازی قائم‌شهر درگذشت.

کامران فدایی اهل روستای منقارپی شهرستان فریدون‌کنار بوده است.


 پیرحسین کولیوند سرپرست اورژانس کشور در گفت‌وگو با فارس اظهار داشت: دقایقی پیش بر اثر برخورد مینی‌بوس و خودروی ال ۹۰ در استان خوزستان، محور امیدیه به دیلم ۵ نفر جان خود را از دست دادند.

 برای خرید آپارتمان در اندیشه به املاک توقف مراجعه کنید.

وی افزود: یک نفر از هموطنان در این حادثه مصدوم شده است.


به گزارش رکنا، در تاریخ ۹ اردیبهشت ۹۷ گزارشی با عنوان «کودک آزاری به سبک گاز گرفتن» منتشر شد که در این گزارش نوزاد ۵ ماهه ای که پدر و مادرش هر دو مصرف کننده شیشه و در جنوب تهران در خانه‌ای قدیم زندگی می ‌کردند مورد آزار و اذیت قرار گرفته بود.

 

خانواده ای که سال‌ها اعتیاد داشتند و شرایط زندگی آن ها به خاطر مصرف اعتیاد و خرید مواد اسفبار بود و پدر و مادر معتاد با سنگدلی نوزاد ۵ ماهه خود را مورد آزار و اذیت قرار داده بودند.برای خرید آپارتمان در اندیشه به املاک توقف مراجعه کنید.

 

الناز زارعی مددکار موسسه یکی از موسسات خیریه در خصوص آزار و اذیت هدی ۵ ماهه می گوید: طی مراجعه مددکاربه منزل مددجو جهت ارائه خدمات هفتگی، با آثار زخم روی بازوهای نوزاد ۵ ماهه مواجه شدیم. زخم های ایجاد شده به حالت گازگرفتگی با دندان ایجاد شده بود. این کودک دچار بیماری مادرزادی نیز هست و با توجه به عدم مراقبت صحیح دچار عفونت ریه شده و به سختی نفس می‌کشد. با توجه به تشنج‌های چندباره هدی و شرایطش تصمیم گرفتیم نوزاد را به بیمارستان منتقل کنیم و تحت درمان قرار دهیم. در نهایت هدی پس از فرایند درمان و با تلاش و پیگیری های مددکار مهرآفرین به بهزیستی سپرده شد.

 

وی افزود: هدی از بیماری قلبی نیز رنج می‌برد و والدین شرور پس از اطلاع گزارش مددکار موسسه خیریه در خصوص کودک آزاری پدر و مادر، والدین کودک به ساختمان موسسه حمله کرده و علاوه بر وارد کردن خسارات به ساختمان و شکستن شیشه‌ها ،مددکاران را نیز با چوب و چاقو مورد ضرب و شتم قرار دادند که در نهایت منجر به شکایت مددکاران از والدین شرور شد و سرانجام گزارش پزشکی قانونی ضرب و شتم را بر بدن مددکار تایید کرده و پدر هدی رهسپار زندان شد. وی بعد از چند روز با قرار وثیقه آزاد شد و در کمال ناباوری متوجه شدیم که هدی بعد از چند ماه با حکم قاضی به خانواده کودک آزار برگردانده شد.

 

این مددکار ادامه داد: در آخرین بررسی که از خانواده هدی صورت گرفت، مطلع شدیم که هدی نوزاد ۹ ماهه فوت کرده است، اما نفهمیدیم دلیل فوت وی چه بوده؛ آیا ادامه آزار والدین بوده یا غفلت والدین از ادامه درمان هدی؟

 

فوت هدی به هر دلیل که بود، بی ارتباط با غفلت والدین در نگهداری از او نبوده و دستور بازگشت کودک آزار دیده به نزد خانواده‌اش با آن شرایط سوال برانگیز است علاوه بر اینکه تصویب لایحه جدید( لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان) در شورای نگهبان هم نمی‌تواند تاثیر جدی و اثربخشی در سرنوشت این کودکان داشته باشد و این سوال مطرح می‌شود آیا قوه قضائیه قصد ندارد قضات صادر کننده احکام کودک آزاری را کمی بیشتر آگاه کند و به آنها آگاهی های لازم را بدهد و آنها را حساس کند تا آنقدر آسان رای به بازگشت کودکان بی دفاع آزار دیده در نزد خانواده‌های کودک آزار ندهند؟


ناصر عتباتی - دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان اردبیل- در تشریح این خبر به ایرنا، گفت: این زوج دارای دو فرزند هستند اما ‌دو سال قبل از هم جدا شدند و حضانت فرزندان را به مادر سپردند. تا اینکه مدتی قبل مرد میانسال متوجه شد همسر سابقش قصد دارد دوباره ازدواج کند. وی با شنیدن این خبر به سراغ زن رفت و در اقدامی کینه توزانه وی را هدف اسیدپاشی قرار داد تا به نوعی از او انتقام بگیرد. اما پس از این کار خودکشی کرد.

 برای خرید آپارتمان در اندیشه به املاک توقف مراجعه کنید.

مرد انتقامجو که بشدت مجروح شده بود تا رسیدن به بیمارستان جان سپرد. اما زن به‌خاطر سوختگی شدید به بیمارستانی در تبریز انتقال یافت و تحت درمان پزشکان قرار گرفت.

 

به‌گفته دادستان اردبیل پلیس و دادستانی به محض وقوع این حادثه وارد ماجرا شده ولی عامل اسیدپاشی بعد از ارتکاب جرم اقدام به خودکشی کرد و تا رسیدن به بیمارستان جان خود را از دست داد.

  برای خرید و فروش آپارتمان در اندیشه به املاک توقف مراجعه کنید.

دادستان عمومی و انقلاب اردبیل افزود: این زن و شوهر طلاق رسمی گرفته بودند اما بارها زن توسط همسر سابقش مورد تهدید قرار گرفته بود که سرانجام مرد با شنیدن موضوع ازدواج زن اقدام به اسیدپاشی کرد.


 زمین لرزه ای به بزرگی ۳.۲ ریشتر ساعت ۳:۲۵ بامداد امروز در عمق ۱۱ کیلومتری زمین مهران را لرزاند.

 

علاوه بر این، زله دیگر به قدرت ۳.۳ ریشتر ساعت ۴:۴۰ بامداد امروز در عمق ۱۱ کیلومتری دوباره این شهرستان را لرزاند.

 برای خرید آپارتمان در اندیشه به املاک توقف مراجعه کنید.

خسارتی از این زله ها گزارش نشده است.

 برای خرید و فروش آپارتمان در اندیشه به املاک توقف مراجعه کنید.


 بنابر اعلام رسانه‌های داخلی اندونزی، شمار تلفات زمین لرزه ۶.۹ ریشتری که جزیره لومبوک را به لرزه درآورد نزدیک به سه برابر شده و به ۳۴۷ تن افزایش یافته است.

 

یکی دیگر از رسانه‌های دولتی این کشور شمار تلفات این حادثه طبیعی را ۳۸۱ تن اعلام کرده که نسبت به آمار ۱۳۱ تن که روز چهارشنبه منتشر شده بود، افزایش چشمگیری داشته است. همچنین مرکز مدیریت بلایای این کشور امروز (پنج‌شنبه) اعلام کرد که شمار تلفات این زله ۱۶۴ تن است و دست‌کم ۱۴۰۰ نفر دیگر به شدت آسیب دیده‌اند.

 برای خرید آپارتمان در اندیشه به املاک توقف مراجعه کنید.

گفته شده احتمال افزایش تعداد قربانیان این حادثه وجود دارد؛ چرا که نیروهای امداد با سرعت بیشتری در حال بیرون کشیدن قربانیان از میان آوار هستند.

 

این زمین لرزه مهیب ۶.۹ ریشتری یک‌شنبه شب اندونزی را به لرزه درآورد و موجب شده ده‌ها هزار نفر بی‌خانمان شوند.

 

نیروهای امداد و جستجو در تلاش هستند تا سریع‌تر در مناطقی که بیشترین خسارت را از وقوع این زمین لرزه متحمل شده‌اند، حضور پیدا کنند.

 

به گزارش ایسنا به نقل از رومه گاردین، زمین لرزه روز یک‌شنبه حداقل ۲۳۰ پس لرزه داشته که انتظار می‌رود برای دو هفته آینده نیز ادامه داشته باشد

 برای خرید و فروش آپارتمان در اندیشه به املاک توقف مراجعه کنید.


فرامرز شاهین با اعلام این خبر افزود: این تصادف بامداد امروز (پنجشنبه) در جاده رد شهرستان بروجن رخ داد.

 

وی ادامه داد: با دریافت خبر حادثه بلافاصله یک دستگاه آمبولانس اورژانس ۱۱۵ به محل اعزام شد، اما راکبان موتورسیکلت به علت شدت جراحات وارده در دم فوت کرده بودند.

 

به گزارش ایرنا، جزئیات حادثه از سوی کارشناسان پلیس در دست بررسی است.

 برای خرید آپارتمان در اندیشه به املاک توقف مراجعه کنید.

رد از مناطق توریستی بروجن در فاصله ۶۰ کیلومتری شهرکرد مرکز چهارمحال و بختیاری قرار دارد.

 برای خرید و فروش آپارتمان در اندیشه به املاک توقف مراجعه کنید.


هنوز شش ماه بیشتر از ازدواجم نمی‌گذشت که همسرم کلاهم را برداشت و مرا با 12 میلیون تومان بدهی رها کرد و به مکان نامعلومی رفت حالا من که دیوانه وار مقابل پدر و مادرم ایستادم تا با او ازدواج کنم شرمنده و خجالت زده، سربار خانواده ام شده ام.

زن 25 ساله که شش ماه است انتظار شوهرش را می کشد تا شاید روزی به خانه اش بازگردد، درباره ماجرای ازدواجش با جوانی بیکار و معتاد به کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: درست دو سال قبل از طریق یکی از آشنایانم به مدیر یکی از هایپرمارکت های مشهد معرفی شدم تا به عنوان فروشنده در آن جا مشغول کار شوم چرا که بعد از گرفتن دیپلم حوصله ام در خانه سر می رفت و دوست داشتم محیط بیرون را تجربه کنم.

هنوز یک هفته از شروع به کارم نگذشته بود که با یکی از همکاران خانم در همان مجموعه دوست شدم و ارتباط صمیمی بین ما برقرار شد تا این که در میان همین رفت و آمدها با برادر همکارم آشنا شدم طولی نکشید که ارتباط تلفنی و پیامک های عاشقانه بین من و «جمال» آغاز شد.

آرام آرام قرارهایمان به بیرون از منزل کشید و ما به طور پنهانی و به دور از چشم خانواده ها با یکدیگر به گشت و گذار می رفتیم، حدود یک سال از این روابط غیرمتعارف می گذشت تا این که جمال به خواستگاری ام آمد اما پدرم با دیدن وضعیت ظاهری جمال و به ویژه بیکاری او بلافاصله با این ازدواج مخالفت کرد ولی من که دلباخته او بودم و یک سال از جوانی ام را به طور پنهانی با او سپری کرده بودم نمی توانستم به راحتی پاسخ منفی پدرم را قبول کنم این بود که مقابل خانواده ام ایستادم و به ازدواج با او اصرار کردم.

پدرم وقتی شیفتگی مرا دید دست از نصیحت هایش کشید و گفت: اگرچه با این عشق خیابانی قلب و روحم را شکستی اما باز هم به خاطر خوشحالی تو با این ازدواج موافقت می کنم خلاصه با این رضایت اجباری من و جمال با هم ازدواج کردیم. بعد از پایان مراسم عقدکنان بلافاصله پدرم کارگر و بنا آورد و با تهیه مصالح ساختمانی طبقه دیگری را روی منزل مسی مان ساخت.

او گویی آینده و سرنوشت مرا می دانست به قول معروف می گویند «آن چه جوان در آینه بیند/ پیر در خشت خام می بیند» خلاصه شش ماه بعد ساختمان ما آماده شد و من و جمال به فکر برگزاری مراسم عروسی افتادیم با وجود این از لحاظ مالی چیزی نداشتیم و در نهایت با کمک اطرافیان جشن عروسی را برگزار کردیم و برای آغاز زندگی مشترک راهی ساختمانی شدیم که پدرم برای دختر و دامادش آماده کرده بود ولی هنوز یک هفته بیشتر از آغاز زندگی مشترکمان نمی گذشت که فهمیدم جمال نه تنها به مواد مخدر اعتیاد شدیدی دارد بلکه در برقراری روابط عاطفی نیز بسیار ناتوان است با وجود این او انتخاب خودم بود و من به دلیل علاقه شدیدی که به او داشتم با همین شرایط نیز حاضر به ادامه زندگی بودم تا این که روزی جمال به منزل آمد و از من خواست مبلغ 12 میلیون تومان وام را برایش ضمانت کنم. او مدعی بود این پول را برای خرید گوشی و کت و شلوار مارک می خواهد هزینه کند من هم که دوست داشتم شوهرم لباس های شیک بپوشد تا اعتیادش جلوه نکند حاضر به این کار شدم و سفته هایی را برای ضمانت امضا کردم ولی او شش ماه قبل پس از آن که وام 12 میلیونی را گرفت دیگر به خانه نیامد و به مکان نامعلومی رفت او مرا با 12 میلیون تومان بدهی بانکی در حالی رها کرد که دیگر خجالت می کشم حتی به چشمان پدرم نگاه کنم و . شایان ذکر است، به دستور سرهنگ عباس زمینی (رئیس کلانتری سپاد مشهد) پرونده این زن در دایره مددکاری کلانتری مورد رسیدگی قرار گرفت.


روزه بودن به مدت بیش از یک سال شاید نوعی افسانه تلقی شود، اما یک مجله پزشکی قدیمی دلایلی را مطرح کرده است که نشان می‌دهد زمانی یک مرد چاق به مدت ۳۸۲ روز از خوردن پرهیز کرده بوده است.

مطالعه انجام شده بر اسنادی که در مجله پزشکی Postgraduate در سال ۱۹۷۳ منتشر شده بود، داستان باورنکردنی یک مرد ۲۷ ساله اسکاتلندی را بازگو می‌کند که نشان می‌دهد او به مدت ۳۸۲ روز برای کاهش وزن خود از خوردن دست کشیده بود.

آنگوس باربری”، نه تنها پس از طی این دوره زنده ماند بلکه در حالی که در سلامتی کامل به سر می‌برد، وزن خود را از ۲۰۶ کیلوگرم به ۸۱ کلیوگرم رساند. بنا به گفته پزشکان دانشگاه پزشکی Dundee وزن این مرد به مدت ۵ سال پس از این روزه سنگین ۸۸ کیلوگرم باقی ماند. در موردی که در سال ۱۹۷۱ در کتاب گینس ثبت شده است پزشکان نوشته‌اند: چند سال پیش یک مرد چاق برای درمان و کاهش وزن خود مراجعه کرد. در ابتدا مورد خاصی وجود نداشت که روزه او به عنوان روزه‌ای خاص تلقی شود، اما این مرد که مشتاق بود به وزن ایده آل خود برسد روزه‌اش ادامه پیدا کرد و این روزه تبدیل به طولانی‌ترین روزه جهان شد.

این مرد از خوردن غذای جامد پرهیز می‌کرد، اما انرژی مورد نیاز بدن خود را از چربی اشباع شده و همچنین پتاسیم، سدیم و استفاده از مخمر که برای عملکرد بیولوژیکی داخل بدن ضروری است تامین می‌کرد. از این رو حرکات روده او کم شده بود و بنا به نوشته پزشکان فقط هر ۳۷ تا ۴۸ روز رخ می‌داد. سلامتی آنگوس در طول این روزه طولانی با مراجعه مدارم او به بیمارستان و انجام آزمایشات خون و ادرار بررسی می‌شد. در این گزارش آمده است: با وجود افت شدید خون و فشار خون پایین، این بیمار احساس خوبی داشت و می‌توانست به صورت عادی راه رود.”

بنا به گزارش Chicago Tribune report سرانجام آنگوس باربری اولین وعده غذایی‌اش را پس از مدت ۳۸۲ روز صرف کرد. او که در این وعده تخم مرغ پخته شده، یک تکه نان به همراه کره خورده بود به خبرنگاران گفت: از خوردن این غذا  نهایت لذت را بردم و سپس احساس سیری به من دست داد.”


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

اسپیس فریم aminbattery دهم شبکه b نکاتی در ارتباط با خرید یونیت دندانپزشکی که بهتر است به آن توجه کنیم بهار نارنج آموزش cettbolt baghbani2 Sasha